ژیلینسکای نویسنده روس در سال ۱۹۳۲ میلادی به دنیا آمد. او در ویلینوس پایتخت لیتوانی زندگی کرده است. ویتاتو دارای تالیفات بسیاریست که نه تنها در میان مردم لیتوانی بلکه در روسیه و کشورهای دیگر علاقهمندان زیادی پیدا کرده است. حشرات کوچک، کرمها و پروانهها قهرمانان بسیاری از داستانهای وی هستند. ژیلینسکای شعر هم سروده است و داستانهای فکاهی، رمان و نمایشنامه نیز دارد. لیتوانیایی ها مردمی باستانی هستند و آوازها و افسانه ها و قصه های قدیمی بسیار دارند. محققان لیتوانیایی بیش از سیصد هزار ترانه بومی سرزمین خود را ثبت کرده اند. امروزه بچه های لیتوانی نه تنها قصه های باستانی، بلکه قصه هایی را که خانم ژیلینسکای برایشان نوشته است را می خوانند و با پدیده هایی روبرو می شوند که هرگز در قصه های قدیمی نیامد ه اند. پدیده هایی مثل تلویزیون و آدم آهنی و شاپرک.
"آدم آهنی و شاپرک" یکی از قصههای زیبای ژیلینسکای است که ۱۴ سال در کتاب سوم راهنمایی مقطع تحصیلی ایران به عنوان یک درس دو قسمتی وجود دارد و اکنون نیز علی رغم جدیدالتألیف شدن کتابهای فارسی دوره راهنمایی که به طور کل تغییر در ساختار و محتوای کتاب رخ داده است باز هم این قصه حضور دارد. داستان "آدم آهنی و شاپرک" برگرفته از کتاب "ملخ شجاع" است که مجموعه چهار داستان به نامهای "ملخ شجاع"، "دانه برفی که آب نشد"، "کرم کنجکاو" و "آدم آهنی و شاپرک" می باشد.
خانم ژیلینسکای عقیده دارد که : "پنهان کردن مسائلی مثل غصه و درد و مرگ از کودکان درست نیست زیرا کودکان هم باید با جنبه های گوناگون زندگی آشنا شوند و به موجودات اطرافشان که حق زندگی کردن و شاد بودن دارند ، توجه کنند." در اینجا به نکاتی درباره ی داستان "آدم آهنی و شاپرک" جهت آشنایی بیشتر با قلم این نویسنده روس اشاره می شود:
داستان "آدم آهنی و شاپرک" متنی جذاب و خواندنی و مرتبط با عصر ارتباطات و انفورماتیک و دانش و فناوری روز است. آدم آهنی نماد انسانی سنگ دل و متحجر است و قالبی بودنش نتیجه ی تقلید کورکورانه و بدون استدلال و بینش اوست. این نوع تقلید آدمی را هم چون روبوت، خشک و ناآگاه بار می آورد و او را از خدمت و یاری رسانی به آدمیان سزاوار کمک، حتّی اگر خودش هم خواهان دوستی و یاری باشد، محروم می سازد. از آن سو شاپرک مظهر و مصداق انسانی پر مهر و محبت است که قربانی ناآگاهی انسان هایی روبوت صفت میشود. طراحان و مخترعان و برنامه ریزان روبوت نیز سمبل استثمارگران و استعمارگرانی هستند که برای ملت های تحت ستم برنامه می ریزند و آنان را مطیع بی قید و شرط خود می سازند. ملت های تحقیر شده، به سان روبوت های مضحک و بی اختیار، به اجرای بر نامه های استعمارگران می پردازند .
در داستان مورد نظر شخصیت های اصلی آدم آهنی و شاپرک هستند، آدم آهنی احساس ندارد تنها همان چیزهایی را می گوید که از قبل برای او برنامه ریزی شده است. در همین داستان شاپرک، مهربان و با عاطفه، آدم آهنی را تروم عزیز خطاب می کند، او را دوست دارد و نوازش می کند. این گونه داستان ها را "داستان های نمادین یا سمبولیک"می گویند .آدم آهنی نماد انسان های بی احساس و شاپرک نماد انسان های با عاطفه و مهربان است.